اعراض از اسلام (قرآن)خداوند در قرآن کریم هدف بعثت پیامبران من جمله حضرت ابراهیم علیه السلام را تزکیه و تعلیم بشر بیان کرده و فرموده که جز سفیهان کسی از آئین و دین حق ابراهیم علیه السلام روی گردان نمیشوند. ۱ - شقاق در دینقرآن کریم روی گردانی از اسلام را، نشانه جدایی از حق و ستیزه جویی با خدا می داند: «فان ءامنوا بمثل ما ءامنتم به فقد اهتدوا وان تولوا فانما هم فی شقاق...» اگر آنها نیز به آنچه شما ایمان آوردهاید، ایمان بیاورند هدایت یافتهاند، و اگر سرپیچی کنند از حق جدا شدهاند.... ( «شقاق» به معنای مخالفت و قرار گرفتن در مقابل یک دیگر است. ( ). کلمه شقاق بمعناى نفاق ، و نزاع ، و مشاجره ، و جدائى ، و باصطلاح فارسى قهر کردن مى آید. ، و در اینجا بعضى آنرا به کفر تفسیر کرده اند و بعضى به گمراهى ، و گاه به جدائى از حق و توجه به باطل ، و همه اینها در واقع به یک حقیقت باز مى گردد. بعضى از مفسران نقل کرده اند که پس از نزول آیه قبل و ذکر حضرت مسیح در ردیف سایر پیامبران جمعى از مسیحیان گفتند ما این سخن را نمى پذیریم عیسی همچون سایر پیامبران نبود، او پسر خدا بود! آخرین آیه مورد بحث نازل شد و به آنها هشدار داد که در گمراهى و کفر و شقاق هستند. ۲ - اهداف بعثت پیامبران«ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم ءایـتک ویعلمهم الکتـب... » پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان مبعوث کن، تا آیات تو را بر آنها بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد.... . در آیه فوق پس از آنکه ابراهیم و اسماعیل تقاضاى ظهور پیامبر اسلام را مى کنند سه هدف براى بعثت او بیان مى دارند: نخست تلاوت آیات خدا بر مردم ، این جمله اشاره به بیدار ساختن اندیشه ها در پرتو آیات گیرا و جذاب و کوبنده اى است که از مجراى وحی بر قلب پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم نازل مى شود و او به وسیله آن ، ارواح خفته را بیدار مى کند، «یتلو» از ماده تلاوت در لغت به معنى پى در پى آوردن چیزى است و هنگامى که عباراتى را پشت سر هم و روى نظام صحیحى بخوانند، عرب از آن تعبیر به تلاوت مى کند، بنابراین تلاوت منظم و پى در پى مقدمهاى است براى بیدارى و ایجاد آمادگى ، براى تعلیم و تربیت . سپس تعلیم کتاب و حکمت را هدف دوم مى شمرد، چرا که تا آگاهى حاصل نشود، تربیت که مرحله سوم است صورت نمى گیرد و تفاوت کتاب و حکمت ممکن است در این جهت باشد که کتاب اشاره به کتب آسمانى است ، و اما حکمت ، علوم و دانشها و اسرار و علل و نتائج احکام است که از طرف پیامبر، تعلیم مى شود وتعبیر «منهم » در آیات فوق آمده اشاره به این است که رهبران و مربیان انسان باید از نوع خود او باشند، با همان صفات و غرائز بشرى تا بتوانند از نظر جنبه هاى عملى ، سرمشقهاى شایسته اى باشند، بدیهى است اگر از غیر جنس بشر باشند نه آنها مى توانند دردها نیازها، مشکلات ، و گرفتاریهاى مختلف انسانها را درک کنند و نه انسانها مى توانند از آنها سرمشق بگیرند. ۳ - رغبت سفیهان از اسلامروی گردانی از اسلام در قرآن کریم امری سفیهانه و نابخردانه خوانده شده است : «ومن یرغب عن ملة ابرهیم الا من سفه نفسه...» چه کسى جز افرادى که خود را به سفاهت افکنده اند از آئین پاک ابراهیم رویگردان خواهد شد... . کلمه رغبت وقتى با لفظ (عن ) متعدى شود، یعنى بگوئیم (من از فلان چیز رغبت دارم ) معناى اعراض و نفرت را مى دهد (یعنى من از فلان چیز اعراض و نفرت دارم )، و چون با لفظ (فى ) متعدى شود، معناى میل و شوق را مى دهد، (یعنى من به فلان چیز علاقه و میل دارم ). و کلمه «سفه » هم بطور متعدی مى آید، و هم لازم ، و بهمین جهت بعضى از مفسرین گفته اند: کلمه «نفسه» مفعول کلمه «سفه » است چون «سفه » متعدى است ، ولى بعضى دیگر «سفه » را لازم گرفته اند، و بهمین جهت گفته اند: کلمه «نفسه » تمیز است ، نه مفعول ، و به هر حال معناى جمله اینست که اعراض از ملت و کیش ابراهیم از حماقت نفس است ، و ناشى از تشخیص ندادن امورى است که نافع بحال نفس است ، از امورى که مضر بحال آنست ، و از این آیه معناى روایت معروف (ان العقل ما عبد به الرحمن )، (عقل چیزى است که با آن رحمان عبادت شود) استفاده مى شود. ۴ - پانویس۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۲۹۰، برگرفته از مقاله «اعراض از اسلام ». |